نفرین به من...
نفرین به قلبه من...
نفرین به این تنهایی مفرط...
میخواهم زنجیره وار خودرا نفرین کنم شاید کسی صدای شکوه ام راشنید...
آری شاید اینبار نفرین معجزه کرد...اما..
اما نه دلم نمی آید تورا نفرین کنم..
هرروز به خود میگویم امروز دیگر تنهاییم را می گذارم کنار اما نمیشود..
تنهایی آرام آرام وجودم را می بلعد
میبینم که قلبم دیگر تحمل ندارد اما دریغا به خود نمی آیم..
مثل این آدم ها بی روح بی حس بی عشق تنها مغرور و مشوشم...
یاری ام کن...نگذار دلخوش نفرین ها شوم مرا دعا کن