خدا میشه بیام....
و من باز به آسمان خیره می شوم
گناه های خودم را به یاد می آورم
وبه یاد لحظه هایی می افتم که با هم بودیم
و بعد روز هایی می افتد به یادم که از تو دل بریدم و شکستم نمکدانت را
ولی باز به سوی ات آمده ام
شنیده ام همیشه با مایی
شنیدم خیلی بزرگی می بخشی
بنده ات که نبخشید ولی می دونم تو...
به سوی تومی آیم
راستی حالت چطوره خدا
حرفو عوض نمی کنم که
بیام تو....
خدا تو چرا زود می بخشی بر خلاف بقیه
خدا م م م من به خدا خیلی دوست دارم
دیگر خسته شده ام از بنده های دل سردت دلم آغوش گرمت را می خواهد...
متن از جلال ستاری